چرا اروپا فعال کردن مکانیسم ماشه را در دستور کار دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۸۳۲۲۰
یک کارشناس مسایل بینالملل گفت: با نزدیک شدن تاریخ «رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران» کشورهای اروپایی به شکل فزایندهای از سوی لابیهای ضد برجام و لابی اوکراینی برای ممانعت از این اتفاق تحت فشار قرار میگیرند.
رضا نصری در گفتوگو با ایسنا با توجه به اینکه اکتبر ۲۰۲۳ تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران کامل برداشته میشود، برخی معتقدند کشورهای اروپایی برای درگیر نگه داشتن ایران ممکن است از مکانیسم ماشه برای تمدید تحریمها علیه ایران استفاده کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: یعنی اگر خودتان را به جای یک سیاستمدار ارشد غربیِ طرفدارِ احیای برجام بگذارید، خواهید دید که در آن زمان رقبای سیاسی و افکار عمومی شما را در موقعیتی قرار خواهند داد که مجبور شوید توضیح دهید «چرا میخواهید دست کشوری که متهم به مشارکت در جنگ اوکراین است را از نظر حقوقی باز بگذارید تا راحتتر به اقدامات خود ادامه دهد؟» به طور طبیعی، برای هر سیاستمداری که ملاحظات انتخاباتی نیز دارد پاسخ دادن به این پرسش و قرار گرفتن در برابر احساسات عمومی (هر چند محصول اتهامات واهی باشد) بسیار دشوار خواهد بود؛ دستکم در محاسبات و فرایند تصمیمگیری او تا حدود زیادی تأثیر خواهد داشت.
نصری گفت: اصولا جریانهایی که از ابتدا اتهام مشارکت ایران در جنگ اوکراین را مطرح میکردند برای بهرهبرداری از آن در چنین روزهایی به این کار مبادرت کردند! از همان زمان نیز مدام به دولت ایران هشدار داده میشد که به صورت جدی و فعالانه مانع از این شود که این اتهام در افکار عمومی جهان به کُرسی بنشیند. اما متاسفانه امروز اتهام مشارکت ایران در اوکراین برای کشور به یک مانع هزینهساز سیاسی تبدیل شده است. از سوی دیگر، در خود «پرونده برجام» نیز دینامیک غالب میان طرفین از دو سال پیش تا کنون به یک دینامیک مبتنی بر «اهرمسازی» تبدیل شده است. یعنی غرب از یک سو تحریمها را تشدید میکند و ایران در ازای آن درصد غنیسازی را بالا میبرد! در دینامیک اهرمسازی، طبیعی بود در نهایت عاقبت کار به جایی برسد که غرب ایران را به احیای قطعنامههای شورای امنیت تهدید کند و ایران نیز در مقابل بحث خروج از انپیتی را مطرح کند! برای رفع این مشکل ابتدا لازم است طرفین تصمیم بگیرند این دینامیک منفی فعلی را به یک دینامیک مثبت تبدیل کنند و با تعریف «اهداف مشترک» به حل و فصل موضوع بپردازند.
این کارشناس مسایل بینالملل در پاسخ به اینکه اروپا به خاطر موضوع اوکراین، روسیه را متهم به اخلال در مذاکرات میکند و روسیه بهانهجوییهای بیدلیل اروپا و امریکا را دلیل تاخیر در مذاکرات، به نظر با طولانی شدن موضوع اوکراین دورنمایی از اینکه دیپلماتهای غربی و روسی بر سر موضوعی بینالمللی مثل برجام رو به روی هم بنشینند وجود نخواهد داشت؟ اظهار کرد: در هر حال، تعلل در احیای برجام موجب شده هم لابیهای ضد برجام در آمریکا به مانعتراشیهای جدید - و تحکیم موانع قبل - مبادرت کنند و هم موضوعات و نزاعهای خارج از موضوع به پرونده هستهای ورود پیدا کند. این وضعیت ایران را در موقعیتی قرار داده که باید علاوه بر چالشهای منحصر به پرونده هستهای، چالشهای جدید را نیز برای احیای مذاکرات مدیریت کند. در این راستا، به نظرم لازم است ایران تا حد ممکن خود را از دعوای تاریخی میان روسیه و ناتو دور نگه دارد و با اقداماتی مثل حمایت علنیتر و مشهودتر از طرح صلح چین، فضای مساعدتری برای عادیسازی روابط خود با غرب و برگزاری نشستهای هستهای ایجاد کند.
وی در پاسخ به اینکه فرض کنیم ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر سر مسایل پادمانی به تفاهم برسند، در این صورت چقدر موضوع موشکی و پهپادها ظرفیت فعال کردن مکانیسم ماشه را در شورای امنیت دارد، اساسا در اروپاییها چقدر ظرفیت و تمایل سیاسی برای فعال کردن مکانیسم ماشه طی شش ماه اینده میبینید؟ گفت: مذاکرات بینالمللی همیشه در یک «فضای سیاسی» صورت میگیرد و طبیعی است هر اقدامی که به تلطیف و تعدیل این فضا منجر شود، احتمال موفقیت مذاکرات را افزایش میدهد. یعنی اگر رابطه ایران و آژانس به رابطه مثبتتری تبدیل شود - و به تبع آن، گزارشها و اسناد مصوب این نهاد نیز سویه مثبتتری به خود بگیرد، ابزارهای تأثیرگذاری و بهانههای جریانهای ضد ایران نیز کمتر خواهد شد.
نصری در درباره توییت اخیر میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در وین و نیز در مذاکرات برجام مبنی بر اینکه غرب به استفاده از مکانیسم ماشه تمایل پیدا کرده است، گفت: روسیه و غرب در سال اخیر در پروندههای مختلف و متعدد بینالمللی یکدیگر را به «بیثباتسازی» و اقدام علیه ثبات و امنیت متهم کردهاند، این رجزخوانیها هم در همین راستاست.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: برجام اوكراين فعال سازی مکانیسم ماشه سفر رئیسی به سوریه حسين اميرعبداللهيان جیک سالیوان سیدرضا فاطمی امین سودان معاون پارلماني رييس جمهور سيد محمد حسيني سفر رئیسی به سوریه جیک سالیوان سیدرضا فاطمی امین حسين اميرعبداللهيان فعال کردن مکانیسم ماشه بین المللی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۸۳۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامههای آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحتفشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقهای تعیینکننده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامهنگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» مینویسد: به نظر میرسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیامهای محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آنها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده میکنند.
همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراقآمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بودهاند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را میتوان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهتگیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقهای دانست.
نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.
ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قرهباغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش میکنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه میدانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.
اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقاند جمهوری آذربایجان را تحتفشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقهای تعیینکننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقهای، تلاش شد تا مواضع منطقهای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.
البته جمهوری آذربایجان نمیتوانست ناظر این طرحهای آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.
در واقع باکو پیام روشنی داد که میتواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گستردهای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.
بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامههای تغییر وضعیت منطقه شد.
جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر میرسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقهای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پسزمینه بکشاند، با مانورهای انعطافپذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیسجمهور الهام علیاف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.
نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکانپذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچهای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.
ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، میتوان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.
به موازات همه اینها، سفر الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیتآمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیشزمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشههای غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.
عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلیاف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلیاف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمیدهدانتهای پیام/